سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ولایت عشق

در عجبم از این همه آرزو

که موج میزند در فضای آرزو

همه خسته می آیند

آقا

با دل شکسته می آیند آقا

پای پیاده می آیند 

آقا

با قلب خسته می آیند آقا

در عجبم

آقا

که گنبد تو را که میبینند

خستگی را خسته میکنند

آقا

منتظر


زندگی

 

چشمها را باید دید 

 

زیر اشک باید رفت 

 

تا اوج احساس باید پرواز کرد 

 

زیر خط خنده آواز باید سرداد 

 

با کوچ پرنده ها باید عاشق شد 

 

با اواز باید راه رفت 

 

با راه باید همراه شد 

 

و با زندگی باید را نباید را و همه را 

 

باید زندگی کرد در زندگی در این زندگی 

 

زندگی باید کرد

قاصدک 


من و آسمان

من از آسمان وام دارم

من از ابر باران قرض دارم
من از اشک چشمان مهتاب وام دارم
من هزینه ای به زمین نپرداختم
زمین از من گردتر ست
من به چرخش زمین نمی رسیم
من از برف بوجود آمده ام
من از آدم برفی من از شعر من از حرف حرف دارم
من قاصدکی هستم که پر هایش سفید است
//حسام الدین شفیعیان//قاصدکحسام الدین شفیعیان

سکوت زمان

 

چه چای گرمی ست

به گرمی زمین
به قند های ناشمار
به ابر بالای در که آبی ست
به تابلوی نارنجی به تابلوی زرد
به تاریخ تولد زمین شمع  زرد ست
شمع آبی ،شمع بی رنگست
سرود ناشمارش دقایق تیک تیک
خنده های کودکانه ی ثانیه سوت صوتی زمین
ستاره ی دنباله دار یک عقربه
عقربه های موازی زمین با زمین
سکوت مرگبار کهکشان خیال
تار نزده بر دقایق زمین

حسام الدین شفیعیان//منتظر//حسام الدین شفیعیان